Skip to main content

زخم هایم در خواب بیدار می شوند

 ،آدمی هیچ وقت 
زخم هایش را فراموش نمی  کند
و درد آنها را 
همیشه با خود جابجا می کند 
می شود به خاطر زخم هایت 
شهرت را عوض کنی 
به خاطر زخم هایت 
نامت را 
خانه ات را 
عوض کنی 
اما هیچ چیز در تو تغییر نمی کند  
هیچ چیز در تو جابه جا نمی شود 
توی خواب 
زخم ها بلند می شوند 
و گلویت را به سختی می فشارند 
اینجاست که باید از خواب 
بلند شوی 
برگردی به سال های دور 
سال هایی که هنوز 
هیچ نطفه ای شکل نگرفته 
خوب بگردی 
دنبال اشتباهاتی 
که زمانی در تو متولد شده اند 
  اه ،من چقدر خواب نیمه کاره داشتم 
چقدر توی خواب حرف می زنم 
چقدر حرف نیمه کاره داشتم
و بالاخره اما 
خواب دست های تو 
وپرنده ای 
که با سایه ای ناچیز 
از تو متولد شد 
تا پرواز را لمس کرده باشی 
و ندایی بهمراه ارمغان غمی برای من
 که چرا کسی به من نگفت 
هیچ وقت به من نگفت 
با آمدن شب 
این پرنده چقدر بزرگ خواهد شد
نمی دانم چرا ؟
این روزها 
به هر چیزی که فکر می کنم 
در نهایت به سنگ می رسد 
موجوداتی که در افکارم
شکل می گیرند 
بزرگ می شوند 
تا جایی که احساس می کنم 
تمام سلول های مغزم را 
فرا گرفته اند 
و چیزی مثل سکوت 
در آنها 
جریان پیدا کرده است 
"مثل رودخانه ها طغیان کرده ام 
اما هیچوقت 
دلیل بی خوابی آبها
را نفهمیدم "
چشم از زمین بر می دارم 
همین که به آسمان نگاه می کنم 
تاریکی چون کلاغی گرسنه 
به چشم هایم 
هجوم می آورد 
"تاریکی 
قوانین خود را دارد 
قوانینی که در تاریکی 
نوشته می شوند 
و در تاریکی 
اجرا می شوند 
یکی به من گفت 
مترسک ها بعد از مرگ 
جایی دور 
دور هم جمع می شوند 
منتظر می مانند 
تا پرند ه هایشان از راه برسند 
و آنها را در مقابل آثشی عظیم 
نجات دهند 
یکی گفت 
آدم ها هم 
بعد از مرگ 
جایی دور 
دور هم جمع می شوند 
انتظار می کشند 
سکوتی سرد 
انجماد لحظه هایی 
که دیده نمی شوند 
ماه اول 
ماه دوم 
زمستان می گذرد 
آدم برفی ها
آب نمی شوند 
سال ها گذشت 
و آفتابی که روی سرم نیست 
به من می فهماند 
این سایه 
دیگر حوصله ی مرا ندارد 
این سایه 
که هر روز 
پیدایش می شود 
و سردی عجیبی را در من 
سرازیر می کند 
دارم به
آسمان نگاه می کنم و می دانم که  
قرص ماه 
هیچ ربطی به من
ندارد  ولی
 دست هایم را می برم  
زیر حوض خانه تا 
  آتشی روشن کنم 
برای ماه
یخ زده



Comments

Popular posts from this blog

Paul Isola [ lead vocalist in the Flamenco metal band, Breed 77 ]

Paul Isola Paul Isola performing in late 2009 at the Relentless Garage, London. Background information Born  Gibraltar Origin  London, United Kingdom Genres  Rock Metal Flamenco. Occupation(s)  Musician Songwriter ، Producer ، Director ، Instruments ، Vocals Flamenco guitar . Piano ، Palmas ، Years active  1996-2013 Paul Isola is a Gibraltarian musician and songwriter. He is lead vocalist in the Flamenco metal band, Breed 77. Isola was one of the original members and founders of the band He also plays the djembe, piano, flamenco guitar and palmas. Being a native Gibraltarian, Isola is naturally bilingual in English and Spanish and uses this ability to his advantage when writing songs. He often incorporates Spanish words and phrases into the band's lyrics, sometimes writing them fully in Spanish. Paul announced his departure from Breed 77 on their website on the 28th of August 2013 ،citing personal reasons. He stated he was leaving the band in good han...

Dialectic - διαλεκτική

دیالکتیک  (به یونانی: διαλεκτική)   در فارسی به معنای مباحثه و مناظره است) پیکار/ سگالش )  دیالکتیک یکی از ابزارهای فلسفه و نظریه‌ای دربارهٔ سرشت منطق است. پیشینهٔ اندیشهٔ دیالکتیکی به یونان باستان و به‌طور مشخص به نظریات سقراط بازمی‌گردد به بیان ساده، هر گاه، دو دیدگاه فلسفی در تضاد با همدیگر باشند، کُنشی خردگونه که آن دو را در یک نظریه جدید، جمع کند، رخ می‌دهد که همان دیالکتیک است. از نظر هگل و مارکس این امر اجباری و ذاتی خرد است حدود پنج قرن پیش از میلاد، هراکلیتوس (فیلسوف یونانی)، نخستین کسی بود که این لفظ را به کار برد. او باور داشت که عالم همواره در حال تغییر و حرکت است و هیچ چیز پابرجا نیست دیالکتیکِ سقراطی دانم که ندانم I know that I know nothing دیالکتیک اول بار توسط سقراط حکیم در مقابلِ طرف گفتگوی خود در پیش گرفته ‌شد. هدف وی از این روش، رفع اشتباه و رسیدن به حقیقت بود روش او بدین ‌گونه بود که در آغاز، از مقدمات ساده شروع به پرسش می‌‌کرد و خود نیز با آنها موافقت می‌کرد و به درستی آن اقرار می‌کرد؛ سپس به تدریج به سوالات خود ادامه می‌د...

Carach Angren Biography

Carach Angren  is a symphonic black metal band from the Netherlands, formed by two members of the now-defunct bands Inger Indolia and Vaultage. They have three steady members with previously frequent guest appearances for the violin parts. Their style is characterized by prominent use of orchestral arrangements. All of their studio albums are concept albums with lyrics based on ghost stories and folk lore, such as Flying Dutchman. They set themselves apart from other symphonic black metal artists in showcasing songs often using multiple languages apart from English, such as French, German and Dutch, though every song does use English as a baseline and certain choruses or sections will make the transition. The name means "Iron i" in the Elvish language of Sindarin, and is the name of a fortified pass into North-Western Mordor in J. R. R. Tolkien's The Lord of the Rings.   VOCALIST      Dennis "Seregor" Droomers is a vocalist, guitar...