Skip to main content

Posts

Showing posts with the label ...... من خودِ خلأ ام

...... من خودِ خلأ ام

...... من خودِ خلأ ام .الان وقتِ فاش گفتنه گوش کن تو يه فضاي منفرد مثل هوا يا نور .گاهي چيزي جز يه انعکاس، توي چشم‌هات نمي‌بينم .گاهي ديگه، هيچي نمي‌بينم .مثل يه خلأ فشرده و حجيم، سخت .چيزهايي هست که نمي‌تونم به چنگ بيارم مثل يه عقربِ بي‌حرکت روي ماسه .خسته، خالي از شور و شهوت .دو زن به هم چسبيدن .تو زيرِ لباس يکي از اون‌هايي .بايد بيرون بياي تو يه چيزي رو نمي‌توني ببيني توي دم عقرب .چهره‌ي بچه‌اي رو که از نيش اون عقرب نفس مي‌کشه به صداي آروم نفس کشيدنش گوش ميدي .که با تو از جنسِ سکوت حرف مي‌زنه .من بارش بارون رو مي‌بينم، قطره قطره، توي گوشِت ميره .گوش کن، هيچ اشتباهي در کار نيست .زني رو مي‌بينم که نزديکتر مياد از غرب مياد .جايي که آدم‌ها کوچيک و سرزمين‌ها پهناورن تا به تو کلمات مبهمي رو ياد بده .اون با دندونش سايه رو گاز ميزنه چيزي که بايد قبل از فسخ لاشه‌ات توش استاد بشي بدنته .... بدنت .هوا گرگ ‌و ميشه همه چيز توي تاريک روشنه .بيش از حد بد و زشت .اما همه دنبال لذت مي‌گردن .دنبال يه جور کمال و رضايت مي‌گردن .دنبال اينن که خلأ درونشون رو پر...