Skip to main content

Posts

Showing posts with the label زخم هایم در خواب بیدار می شوند

زخم هایم در خواب بیدار می شوند

 ،آدمی هیچ وقت  زخم هایش را فراموش نمی  کند و درد آنها را  همیشه با خود جابجا می کند  می شود به خاطر زخم هایت  شهرت را عوض کنی  به خاطر زخم هایت  نامت را  خانه ات را  عوض کنی  اما هیچ چیز در تو تغییر نمی کند    هیچ چیز در تو جابه جا نمی شود  توی خواب  زخم ها بلند می شوند  و گلویت را به سختی می فشارند  اینجاست که باید از خواب  بلند شوی  برگردی به سال های دور  سال هایی که هنوز  هیچ نطفه ای شکل نگرفته  خوب بگردی  دنبال اشتباهاتی  که زمانی در تو متولد شده اند    اه ،من چقدر خواب نیمه کاره داشتم  چقدر توی خواب حرف می زنم  چقدر حرف نیمه کاره داشتم و بالاخره اما  خواب دست های تو  وپرنده ای  که با سایه ای ناچیز  از تو متولد شد  تا پرواز را لمس کرده باشی  و ندایی بهمراه ارمغان غمی برای من  که چرا کسی به من نگفت  هیچ وقت به من نگفت  با آمدن شب...